واژۀ دل و جایگاه آن در اشعار مولانا عبدالله مصرع -صفیر
DOI:
https://doi.org/10.61806/parj.v9i29.52Keywords:
مصرع، دل، عرفان، شعر و ترکیب ها دل.Abstract
چکیده
یکی از مسایل که اغلب متصوفین و شاعران متصوف به آن پرداختند، واژه دل است. مولانا مصرع نیز از شاعران تصوف پیشه و اشعارش مملو از مصطلحات تصوفی به ویژه واژه دل است. هدف از این نوشتار دریافت واژهی دل وجایگاه آن در اشعار عبدالله مصرع –صفیر است. دل در کلام مصرع جایگاه والایی دارد؛ چنانکه در اشعار شاعر بیش از پنجصد بار به کار رفته است. این جستار با روش کتابخانهای – توصیفی همراه است. می توان گفت: دل در اندیشهی مصرع جایگاه عرش الهی را دارد؛ آبادی و تباهی انسان منوط به دل است. دل سالک باید شکسته شده، دوباره معمور گردد و به وسیله مراقبه قوی گردد تا بتواند نه دایره فلک را سیر نماید. هرچند مصرع مانند بسیاری عرفا از چگونگی دل اظهار به نفهمی نموده؛ اما آنرا با بالاترین مفاهیم در اشعار خود تشبیه نموده است. دل که مورد وصف مولانا مصرع است دل سیقل خورده و دلی «الا بِذکراللهِ تَطمَئِنُ القُلُوب» است.
کلیدواژهها: مصرع، دل، عرفان، شعر و ترکیب ها دل.
Downloads
